به رسم نابرابری
سه شنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۳:۱۱ ق.ظ
شرارهی کسوف دل، نقاب دشمنی زند
حماسهی گلولهات، خلاف ایمَنی زند
به رسم نابرابری، به روی من نشانه شد
هوس پَرانههای تو، همه شکم چَرانه شد
نشسته در کمین من، تفنگ کامجوی تو
که خون من شراب تو، به دست جامجوی تو
گلوله خود به قصد من، به چشم تَر روانه شد
که روسیاه ازین یورش، خَجل در این زمانه شد
بشر به سِحر اٙهرمن، تنم به خاک و خون کشید
به سَرسَرای خام سَر، طعام زهر دون چشید
غریزه دونتر از خرد؟! ، کجا غریزه آن کند؟
که تیر آن مسلسلت، کُند خجل پلنگ و دَد
دریده پیکرم ولی، نگاه حق به جانبت
هزار و یک بهانه میتراشد از جوانبت
#یزدان_مشایخی آذر 98
#وگان
#گیاهخواری
۹۸/۰۹/۲۶